با توجه به ظهور فناوریهای نوین، از جمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، و یادگیری ماشین، حوزه حقوق نیز نیازمند بازنگری و تحول است. برای درک بهتر این موضوع، با هری بوروویک، مشاور حقوقی و متخصص در فناوری هوش مصنوعی، مصاحبهای داشتم. او سه راهکار ارزشمند ارائه داد که نشان میدهد چرا سیستم آموزش وکالت نیازمند بازنگری اساسی است.
در سیستمهای آموزش وکالت سنتی، دانش نظری و تحلیل پروندهها در اولویت هستند، اما این کافی نیست. با ورود هوش مصنوعی به حوزه وکالت، نیاز به مهارتهای جدیدی برای تحلیل دادهها و کار با فناوریهای حقوقی به شدت احساس میشود. بوروویک معتقد است که باید هوش مصنوعی را به هر بخش از آموزش وکالت وارد کرد. بهعنوان مثال، در کلاسهای آموزش قرارداد، دانشجویان نهتنها باید اصول تدوین قرارداد را بیاموزند، بلکه باید با ابزارهای هوش مصنوعی هم آشنا شوند و یاد بگیرند که چگونه میتوانند با این ابزارها ریسکها و فرصتهای یک قرارداد را شناسایی کنند. این شیوه، به دانشجویان امکان میدهد تا از ابتدا مهارتهایی را به دست آورند که در دنیای واقعی حقوق وکالت مورد نیازشان است.
هوش مصنوعی میتواند به طور مثال در تحلیل موارد حقوقی مشابه به کمک وکلا بیاید. فرض کنید وکیلی قصد دارد در مورد موضوع خاصی از پروندههای مشابه استفاده کند؛ نرمافزارهای هوش مصنوعی میتوانند در عرض چند دقیقه به وکیل نتایج پروندههای مشابه را ارائه دهند. در نتیجه، آموزش این ابزارها از همان ابتدا به دانشجویان حقوق، آنان را به سرعت به وکلای کارآمدتری تبدیل میکند.
پیشنهاد عملی: مدارس حقوق باید با شرکتهای فناوری هوش مصنوعی و حقوقی همکاری کنند تا به دانشجویان فرصت دهند از ابزارهای هوش مصنوعی در پروژهها و کارآموزیهای واقعی استفاده کنند. این تجربههای عملی به وکلا کمک میکند که تنها با تئوری آشنا نباشند، بلکه مهارت استفاده از این فناوریها را در عمل به دست آورند. همکاریهای بین صنعت و آموزش حقوق میتواند شامل کارگاهها، دورههای آموزشی و یا حتی کارآموزیهای خاص در شرکتهای فناوری باشد.
یکی از مشکلات رایج در آموزشهای فناوری حقوقی این است که معمولاً روی ابزارها و پلتفرمهای خاص تمرکز میکنند. بوروویک توصیه میکند که مدارس حقوق باید به جای آموزش یک نرمافزار خاص، اصول و مبانی هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را به دانشجویان بیاموزند. این به دانشجویان اجازه میدهد تا در هر زمان و با هر تغییری در فناوری، خود را وفق دهند و محدود به ابزارهای خاص نباشند.
در واقع، فناوریها و نرمافزارهای موجود در طول زمان تغییر خواهند کرد و دانشجویان نیاز دارند تا مهارتهایی کسب کنند که در برابر این تغییرات مقاوم باشند. آموزش اصول اولیه هوش مصنوعی و تحلیل دادهها به دانشجویان کمک میکند که ذهنی باز و انعطافپذیر داشته باشند و هر نوع فناوری جدیدی را به سرعت و با کارآیی بالایی یاد بگیرند.
پیشنهاد عملی: مدارس حقوق باید دورههای عمومی و پایهای در زمینه هوش مصنوعی و تحلیل دادهها برگزار کنند. این دورهها باید به گونهای طراحی شوند که اصول مهمی مثل پردازش زبان طبیعی و ملاحظات اخلاقی هوش مصنوعی را پوشش دهند. این مهارتها میتوانند به عنوان پایهای برای یادگیری ابزارهای جدید و کاربردیتر در آینده استفاده شوند. بهطور مثال، دورهای که به دانشجویان مفاهیم اولیه هوش مصنوعی مانند یادگیری عمیق، یادگیری ماشین و تحلیل دادههای بزرگ را آموزش میدهد، آنان را برای آیندهای که این ابزارها در آن نقش کلیدی دارند، آمادهتر میکند.
در گذشته، موفقیت در آموزش وکالت با نمرات بالا و دستاوردهای علمی سنجیده میشد. اما بوروویک میگوید که در عصر هوش مصنوعی، باید معیارهای موفقیت تغییر کند و شامل مهارتهای فناوری و توانایی کار با هوش مصنوعی شود. بهجای ارزیابی صرف بر اساس نمرات درسی، دانشجویان باید توانایی استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را در حل مسائل حقوقی واقعی به نمایش بگذارند.
برای مثال، تصور کنید دانشجویی در پایان یک ترم باید یک پرونده فرضی را با استفاده از ابزارهای تحلیل داده هوش مصنوعی بررسی کند و راهحلی ارائه دهد. چنین ارزیابیهایی به دانشجویان کمک میکند تا به جای تمرکز بر حفظ کردن قوانین، به دنبال درک عمیق و تطبیق آنها با دنیای فناوری باشند.
پیشنهاد عملی: مدارس حقوق میتوانند از روشهای جدید ارزیابی استفاده کنند. برای مثال، ارزیابی دانشجویان بر اساس تواناییشان در تحلیل دادههای حقوقی یا ایجاد استراتژیهای مبتنی بر هوش مصنوعی. این تغییر در ارزیابی میتواند به دانشجویان کمک کند که از همان ابتدای تحصیل، مهارتهایی را یاد بگیرند که در دنیای واقعی کاربرد دارند. به این ترتیب، نمرهدهی سنتی جای خود را به ارزیابی عملکرد عملی دانشجویان میدهد.
با توجه به اینکه هوش مصنوعی میتواند در موارد حساس حقوقی به کار رود، مسأله اخلاق نیز به یکی از چالشهای مهم تبدیل شده است. یکی از موارد مهمی که باید به آموزش وکالت اضافه شود، توجه به مسائلی نظیر محرمانگی، بیطرفی و اطمینان از عدم تبعیض در سیستمهای هوش مصنوعی است. دانشجویان باید بیاموزند که چگونه میتوانند از فناوری به گونهای استفاده کنند که حقوق و آزادیهای افراد نقض نشود و از سوگیریهای احتمالی هوش مصنوعی جلوگیری شود.
پیشنهاد عملی: مدارس حقوق میتوانند واحدهایی را به مباحث اخلاقی هوش مصنوعی اختصاص دهند که در آنها دانشجویان با مسائل اخلاقی مرتبط با استفاده از فناوریهای نوین وکالت آشنا شوند. بحث در مورد تأثیرات اجتماعی و مسئولیتهای اخلاقی در قبال استفاده از فناوری در حل پروندهها میتواند به تربیت وکلایی مسئولیتپذیر و آگاه کمک کند.
عصر هوش مصنوعی فرا رسیده است و سیستم وکالت باید خود را با آن همگام سازد. همانطور که هری بوروویک بهدرستی اشاره میکند، آموزش وکالت باید به گونهای تغییر کند که وکلای آینده، نه تنها برای چالشهای کنونی، بلکه برای تغییرات آینده نیز آماده باشند. با ادغام آموزش هوش مصنوعی در برنامه درسی، اتخاذ رویکرد بیطرفانه نسبت به فناوری، بازتعریف معیارهای موفقیت و تمرکز بر اخلاق فناوری، مدارس حقوق میتوانند مطمئن باشند که فارغالتحصیلان آنها برای ورود به دنیای وکالت آمادهاند و میتوانند با ابزارهای پیشرفته به رقابت بپردازند.
این تغییرات نه تنها میتواند به تربیت وکلای کارآمدتر و آمادهتر برای دنیای مدرن کمک کند، بلکه باعث میشود که جامعه حقوقی از ابتدای کار به فناوریها به عنوان ابزاری برای پیشرفت نگاه کند، نه به عنوان تهدیدی برای شغل و موقعیت خود.